ولج
نویسه گردانی:
WLJ
ولج . [ وُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ وِلاج . (اقرب الموارد). کرانها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). نواحی . (اقرب الموارد). || کوهها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کوچه ها. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || کفلیزهای انگبین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مغارف العسل . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ولج . [ وَ / وِ / وَ ل َ ] (اِ) پرنده ای است از تیهو کوچکتر که به عربی سلوی گویند و به ترکی بلدرچین و به هندی بودنه ، و این همان مرغی اس...
ولج . [ وَ ل َ ] (ع اِ) راه ریگستان . (منتهی الارب ). راه در رمل . (اقرب الموارد). راه در ریگ . (مهذب الاسماء). || ج ِ وَلَجة، به معنی سمج ک...