اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ویل

نویسه گردانی: WYL
ویل . [ وَ ] (اِخ ) نام وادیی است در جهنم یا نام چاهی یا دروازه ای در آن . (منتهی الارب ). نام جایی است در دوزخ . (برهان ). نام رودی است در دوزخ ، و گویند سنگی است در دوزخ نعوذباﷲ. (مهذب الاسماء) :
در تنور ویل بادا دشمنت
از بلسک چینور آمیخته .

فرخی .


- چاه ویل ؛ در تداول ، تمامی نپذیرفتن هزینه و مصرف چیزی است . آنگاه که هزینه ها موجب اتمام کار نشود گویند: چاه ویل است ، هرچه بریزی تمامی نمی پذیرد، در تداول ، محل خرج و مصرف پایان ناپذیر: خرج خانه ٔ ما چاه ویل است ، هرچه تویش بریزی پر نمی شود. (فرهنگ اصطلاحات عامیانه ٔ جمال زاده ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
استانلی ویل . [ اِ ] (اِخ ) ۞ شهری از کنگوی بلژیک ، بندری در ساحل کنگوی وسطی دارد.
ناپلئون ویل . [ پ ُ ل ِ ءُ] (اِخ ) ۞ شهر کوچکی است در ایالت لوئیزیانای امریکا. جمعیت آن 4000 تن است .
گورزو ویل کوپولسکی . [ گُرْ زُوْ وی ک ُ پُل ْ ] (اِخ ) ۞ بندری است از لهستان در کنار باس وارتا ۞ با 44000 تن جمعیت . این شهر سابقاً جزو آلم...
الکساندر د ویل دیو. [ اَ ل ِ دُ ل ِ ی ُ ] (اِخ ) ۞ شاعر و نحودان فرانسوی در قرن سیزدهم م . وی در شهر ویله دیو از نورماندی بدنیا آمد. او راست...
وئل . [ وَ ءِ ] (ع ص ) وَئیل . وَیْل ٌوَئِل ؛ سختی بسیار. وَیْل ٌ وَئیل . (ناظم الاطباء).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.