گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هادس نویسه گردانی: HADS هادس . [ دِ ] (اِخ ) ۞ در نزد یونانیان باستانی نام پلوتن رب النوع دوزخ بوده است . (تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1522). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه واژه معنی حادث حادث . [ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حدوث . نو. تازه ۞ . نوشده . نوشونده . (مهذب الاسماء). نوآورده . ج ، حوادِث . (تاج العروس ). || (اصطلاح فلسفه ... حادث حادث . [ دِ ] (اِخ ) نام موضعی است بساحل دریای یمن . حادث شدن حادث شدن . [ دِ ش ُ دَ] (مص مرکب ) پیش آمدن . روی دادن . اتفاق افتادن . پیداشدن . پدید آمدن . واقع گردیدن . عارض شدن . افتادن . رخ دادن . بنوی ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود