گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هارو نویسه گردانی: HARW هارو. [ رُ ] (اِخ ) ۞ نام شهری از اسپانیا از ایالت لوگرونو ۞ که ده هزار تن سکنه دارد. کرسی ناحیه ای است و تجارت مردم آن شراب است . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی هارو هارو. (یونانی ، ص ) شجاع و بهادر. || (اِخ ) نام معشوقه ٔ اندروس . (ناظم الاطباء). نام زن اندروس است و هارو جزیره ای داشت در میان دریا و شبه... هار و هور هار و هور. [ رُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، سخت گرسنه . در غایت گرسنگی . مشتاق طعام . نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود