اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هاشم

نویسه گردانی: HAŠM
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) (سلطان ...) از حکام تنکابن . وی در سال 910هَ . ق . بعد از کار کیا میرسیّد به حکومت تنکابن رسید. هاشم بر ضد برادر خود سلطان حسن که حکومت «بیه پیش » ۞ را غصب کرده بود شورید، ولی شکست یافت و میرحسین بن کارکیا یحیی کیا جانشین او شد. در سال 912 هَ . ق . هاشم کوشش کرد که دوباره حکومت تنکابن را به دست آورد. ولی باز شکست خورد و اسیر شد و به دست وزیر سلطان احمدخان بیه پیش به قتل رسید. سلطان حمزه پسر سلطان هاشم که در تنکابن میزیست در سال 984 هَ . ق . به دست مردم بیه پیش کشته شد و پسر حمزه یعنی کارکیا علی نیز در ضمن شورشی که به سال 1002 هَ . ق . در تنکابن اتفاق افتاد مقتول گشت . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 191).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن زید الدمشقی . محدث است . از نافع و جز او روایت دارد. عثمان بن سعید الدرامی در کتاب «الاطعمة» و ابوحاتم رازی وی را د...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن سُعَیدبن سهم بن عمروبن هصیص القرشی . از حکام و فرمانروایان قریش در دوره ٔ جاهلیت بود. وی از مردم مکه و جد عمروبن...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن صبیح . محدث است و از ابن جریح روایت دارد. بیهقی حدیث وی را حدیث منکر نوشته است . (لسان المیزان ج 6 ص 184).
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن العباس المصری . از شعرای مصر است که به قول ابن فضل اﷲ در مصر مانند او وجود نداشت . این بیت از اوست :کان بیاض البدر ...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن عبدالاعلی الفزاری . از خطباء و رواة است . (البیان و التبیین ص 278).
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیزبن هاشم ، مکنی به ابوخالد. از وزرای دولت اموی اندلس ، اصلش از موالی عثمان بن عفان بود امیر محمدبن عبدالر...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) (الشیخ ...) ابن عبدالعزیز المحمدی الشافعی الاشعری القادری الهرری ، مکنی به ابوعبداﷲ. از اوست : «الفتح الرحمانی فی الصل...
هاشم .[ ش ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی التنوخی ، البعلی الشافعی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به نجم الدین . از شاگردان شیخ تاج الدین بن الفرکاح ...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة. جد سلسه ٔ بنی هاشم و از اجداد پیغمبر اسلام (ص ) و یکی از بزرگان و معارف و رؤسای قر...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ )ابن عبدالواحد (جشاش )، مکنی به ابوبشر. محدث است .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۱ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.