اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هاشم

نویسه گردانی: HAŠM
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن حرملةبن الاشعر المری . از قبیله ٔ بنی مرة پسر عوف بن ذبیان . وی ازسواران و جنگجویان دوره ٔ جاهلیت عرب و رئیس و مهتر قبیله ٔ بنی مرةبن عوف بود. معاویةبن عمرو السلمی برادر خنساء شاعره ٔ معروف دوره ٔ جاهلیت ، به دست وی کشته شد. توضیح آنکه بین معاویة و هاشم بر سر زنی نزاع درگرفت بعد از آن در شهر حورة از دیار بنی مرة بین آن دو زد و خوردی واقع شد که منجر به کشته شدن معاویه گردید. صخر برادر معاویه به خونخواهی برادر با هاشم جنگید و درید برادر هاشم را به قتل رسانید. هاشم در یکی از سفرهایش به دست قیس بن سوار الجشمی کشته شد. قیس الجشمی در این باره رجزی سروده که مطلعش این است :
انی قتلت هاشم بن حرملة
بین الهباآت و بین الیعمله
خنساء که از کشته شدن قاتل برادر خود آگاه شد. شعری بدین مطلع سرود:
فداً للفارس الجشمی نفسی
و افدیه بمن لی من حمیم .

(از الاعلام زرکلی چ 2 ج 9).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هاشم . [ ش ِ ] (ع ص ) آنکه نان در اشکنه خرد میکند. (ناظم الاطباء). هشم الترید لقومه ؛ فهو هاشم . (اقرب الموارد). || کوه نرم . (یادداشت مؤلف...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) پدر برخی از سی نفر شجاعان داود بود. (قاموس کتاب مقدس ).
هاشم . [ ش ِ ](اِخ ) آچین . پادشاه نشین غیرمستقل قدیم کشور سوماتراکه سابقاً در دست دولت هلند بوده است . دارای معادن و مواد نباتی ذیقیمت است...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) از اطبای قرن سوم هجری در مصر و طبیب دربار احمدبن طولون اولین امیر سلسله ٔ بنی طولون مصر بود. وی شاگرد سعیدبن توفیل ط...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) ازرواة است . ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزی ، داستانی از قول وی درباره ٔ مرگ عمربن عبدالعزیز خلیفه ٔ اموی نقل کرده است . ر...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) (سلطان ...) از حکام تنکابن . وی در سال 910هَ . ق . بعد از کار کیا میرسیّد به حکومت تنکابن رسید. هاشم بر ضد برادر خود سلطا...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) (سید...) از سادات مرتضوی هزارجریب منسوب به خانواده ٔ جبرئیلی ۞ که بین سالهای 934 و 973 هَ . ق . در هزارجریب (مازندرا...
هاشم . [ ش ِ ](اِخ ) (میر...) از وزراء و حکام مازندران در دوره ٔ صفویه . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 186).
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) (میر...) از شعرای قرن نهم هجری ، از مردم هرات بود. امیر علیشیر نوائی درباره ٔ وی می نویسد که اول کمانگری میکرد و سپس ...
هاشم . [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان نودان بخش کوهمره ٔ نودان شهرستان کازرون ، واقع در 9 هزارگزی شمال نودان و شمال کوه تل مرگ و جنوب رو...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.