هاشمی
نویسه گردانی:
HAŠMY
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) مکنی به ابومحمد. رجوع به عبدالصمدبن علی ... هاشمی شود.
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) قاضی عبداﷲ. از نزدیکان القائم بامراﷲ بیست و ششمین خلیفه ٔ عباسی بود. خلیفه ، وی را به رسالت نزد طغرل بیگ اولین پادشاه...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) مأمون بن شریف ... العباسی القرشی ، مکنی به ابومحمد. واعظ فصیح ، در 560 هَ . ق . در بغداد متولد شد و به سال 633 هَ . ق . ...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن ابی موسی الهاشمی ، مکنی به ابوعلی . قاضی و از علمای حنبلی بود. در سال 345هَ . ق . در بغداد به دنیا آمد ...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن محمد، مکنی به ابوالحسن و معروف به ابن سکرة. رجوع به ابن سکرة شود.
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن حمزةبن الحسن بن عبیداﷲبن عباس بن علی بن ابیطالب ، مکنی به ابوعبداﷲ. دربغداد به دنیا آمد. شاعر و راوی و...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن عبداﷲبن عباس بن عبدالمطلب الهاشمی القرشی . پدر سفاح و منصور خلفای عباسی در سال 62 هَ . ق . در قریه ای ...
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) مغیرةبن الحارث ، مکنی به ابوسفیان . رجوع به ابوسفیان بن الحارث ... شود.
هاشمی . [ ش ِ ] (اِخ ) یاسین حلمی «پاشا» ابن السید سلماس الهاشمی . از رجال بزرگ سیاسی عراق در 1299 هَ . ق . در بغداد متولد شد و در همانجا به ...
عمر هاشمی . [ ع ُ م َ رِ ش ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن ابی الخیر محمدبن محمدبن عبداﷲبن فهد قرشی هاشمی مکی . ملقب به نجم الدین ومشهور به ا...
علی هاشمی . [ع َ ی ِ ش ِ ] (اِخ ) شاعری است و قسمتی از اشعار او درمجالس النفائس آمده است . (از الذریعه ج 9 ص 764).