هانی
نویسه گردانی:
HANY
هانی . (اِخ ) ابن یزیدبن نهیک المذحجی یا النخعی ، مکنی به ابوشریح ، صحابی است . احمد و بخاری در علم ادب از وی اخراج حدیث کردند و ابوداود و نسائی از طریق یزیدبن المقدام بن شریح بن هانی و وی از جدش شریح و شریح از پدرش هانی حدیث اخراج کرد. ابوداود آورده است که هنگامی که هانی با قومش نزد رسول اﷲ آمدند، پیغمبر شنید که کنیه ٔ هانی ابوالحکم است پس به او گفت که «حکم » فقط خدای تعالی است ؛ تو چرا کنیه کرده ای ؟ هانی جواب داد که من قاضی و حکم قومم هستم و در اختلافات ایشان چنان قضاوت میکنم که هر دو طرف راضی میشوند. پیغمبر گفت نام فرزندان تو چیست ؟ جواب داد شریح و مسلم و عبداﷲ. پس پیغمبر کنیه ٔ او را به نام پسر بزرگش «ابوشریح » قرار داد. ابن شیبة از یزیدبن المقدام روایت کرده است که هانی به پیغمبر گفت : ای رسول اﷲ مرا به چیزی آگاه کن که بهشت را از آن من سازد. جواب داد گفتار نیک و بخشش طعام . (از الاصابة فی تمییز الصحابة ج 6 ص 278).
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هانی . (فعل امر) به لغت پهلوی امر به نشستن باشد یعنی بنشین . (برهان ) (ناظم الاطباء) (جهانگیری ، نسخه ٔ خطی مؤلف ) ۞ . ... و هانی به زبان...
هانی . (اِخ ) (ابن ...) رجوع به ابن هانی شود.
هانی . (اِخ ) از موالی عفان و تابعی است . (منتهی الارب ).
هانی . (اِخ ) ابن توبةبن سحیم بن مرة، معروف به الشویعر الحنفی . از شعرای اسلامی است . درباره ٔ ضحاک بن قیس گوید:اذا شمر الضحاک للحرب شبهاغل...
هانی . (اِخ ) ابن جزٔبن النعمان المرادی . صحابی است . وی شاهد فتح مصر بوده است . (الاصابة فی تمییز الصحابة).
هانی . (اِخ ) ابن حارث بن جبلةبن حجر الکندی . صحابی است . (الاصابة فی تمییز الصحابة).
هانی . (اِخ )ابن حبیب الداری . صحابی است . الرشاطی گفته است : اولین بار که هانی نزد پیغمبر آمد قبایی مزین به طلا به رسول اﷲ اهداء کرد و پی...
هانی . (اِخ ) ابن حجربن معاویة... الکندی . صحابی است . (الاصابة فی تمییز الصحابة).
هانی . (اِخ ) ابن عبداﷲ. تابعی است . (منتهی الارب ).
هانی . (اِخ ) ابن عروةبن الفضفاض بن عمران الغُظیفی المرادی . یکی از اشراف کوفه است که ابتدا از خواص و ندیمان علی بن ابیطالب بود. وی کثیر...