اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هتم

نویسه گردانی: HTM
هتم . [ هََ ] (ع مص ) شکستن دندان کسی را از بن : هتم فاه هتماً؛ شکست دندان او را از بن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). دندان شکستن . (المصادر). || شکستن دندان پیشین کسی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). افکندن دندان پیشین کسی را. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) (تاج العروس ). دندان پیشین شکستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || (در اصطلاح عروض ) اجتماع حذف و قصر است در مفاعیلن ، یعنی یک سبب آن را بیندازند و دیگر سبب را قصر کنند، مفاع بماند به سکون عین ، فعول به جای آن بنهند به سکون لام . و فعول چون از مفاعیلن منشعب باشد آن را اهتم خوانند، یعنی دندان پیشین شکسته و چون بدین زحاف ، هر دو سبب این جزو به خلل شود، آن را به دندان پیشین شکستن تعریف کرده اند. (از المعجم فی معاییر اشعار العجم چ مدرس رضوی ص 37).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حطم . [ ح ُ طُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حَطوم . (منتهی الارب ). رجوع به حطوم شود.
حطم . [ ح َ طِ ] (ع ص ) شکسته . || شکسته حال . شکسته تن . || اسپ شکسته حال از پیری . (منتهی الارب ).
این واژه پارسی ـ عربی است و پارسی آن اینهاست: یَواکِم، بوئیت (اوستایی) ژوئیت (اوستایی: چوئیت) اَپیگومان، ایوَر (پهلوی) یَستیام (سنسکریت: یَتسَتیَم...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.