اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هتم

نویسه گردانی: HTM
هتم . [ هََ ت َ ](ع مص ) شکسته شدن دندان پیشین از بن : هتم الرجل هتما؛ شکسته شد دندانهای پیشین آن مرد از ریشه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ) (معجم متن اللغة). || شکسته شدن اطراف دندان .(تاج العروس ) (معجم متن اللغة). کان اهتم الثنایا.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
حطم . [ ح ُ طُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حَطوم . (منتهی الارب ). رجوع به حطوم شود.
حطم . [ ح َ طِ ] (ع ص ) شکسته . || شکسته حال . شکسته تن . || اسپ شکسته حال از پیری . (منتهی الارب ).
این واژه پارسی ـ عربی است و پارسی آن اینهاست: یَواکِم، بوئیت (اوستایی) ژوئیت (اوستایی: چوئیت) اَپیگومان، ایوَر (پهلوی) یَستیام (سنسکریت: یَتسَتیَم...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.