هجع
نویسه گردانی:
HJʽ
هجع. [ هَِ ] (ع ص ) مدهوش بیخود. (منتهی الارب ). || گول . (منتهی الارب ). غافل احمق . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هجا گفتن . [ هَِ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) هجو کردن . دشنام دادن در شعر. مذمت کردن . استهزاء کردن در شعر« : چون این قصیده ٔ حطیئة بر زبرقان خواندند...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.