اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هرزه لا

نویسه گردانی: HRZH LA
هرزه لا. [ هََ زَ / زِ ] (نف مرکب ) هرزه لای . هرزه درای . هرزه خای . هرزه گو. یاوه گوی :
غورک بی مغز را صفرا بشورید و بگفت
ای مموه باژگونه یافه گوی هرزه لا.

سنائی .


گر ترا طعنی کند ز ایشان مگیر از بهر آنک
مردم بیمار باشد یافه گوی و هرزه لا.

سنایی .


مسیحم که گاه از یهودی هراسم
گه از راهب هرزه لا میگریزم .

خاقانی .


رجوع به هرزه لای شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.