اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هرم

نویسه گردانی: HRM
هرم . [ هََ رَ ] (ع مص ) سخت پیر و کلانسال گردیدن . (منتهی الارب ). سخت پیر شدن . (تاج المصادر بیهقی ). رسیدن به نهایت پیری . (اقرب الموارد) :
همیشه تا نشود خوشتر از بهار خزان
همیشه تا نبود خوشتراز شباب هرم .

فرخی .


دست بخشنده ٔ او از دل پیران ببرد
غم بریانی و بیچارگی و ضعف هرم .

فرخی .


گر او را هرم دست خدمت ببست
ترا همچنان بر کرم دست هست .

سعدی .


|| ضعیف گردیدن . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
حرم الرسول . [ ح َ رَ مُرْ رَ ] (اِخ ) مدینه ٔ منورة.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.