هریسان
نویسه گردانی:
HRYSAN
هریسان . [ ] (اِخ ) از طسوج خوزان . (تاریخ قم ص 115). در مآخذ جغرافیایی متأخر نام این ده نیست .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هریسان . [ ] (اِخ ) این دیه را دارابن دارا بنا کرده و به نام درم خریدگان خود نهاده است و بدین دیه ازممالیک او یک راوریسان نام بوده اس...
هریسان . [ ] (اِخ ) از دیه های ساوه . (تاریخ قم ص 140).