اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هرین

نویسه گردانی: HRYN
هرین . [ هَُ رْ ری / هَُ ] (اِ) آواز مهیب راگویند همچو آواز سباع و وحوش . (برهان ) :
ز هرین حمله ز هرای تیغ
شده آب خون در دل تند میغ.

نظامی .


رجوع به هرا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هرین . [ هَُ ] (اِخ ) دهی است از بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در 11هزارگزی شمال باختری مرکز دهستان کوهدشت . ناحیه ای است دامنه و معتدل ...
حرین . [ ح ُ رَ ] (اِخ ) نامی است از نامهای مردان عرب .
حرین . [ ح ُرْرَ ] (اِخ ) شهری است نزدیک آمِد. (معجم البلدان ).
حرین . [ ح ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان در 31 هزارگزی خاور دیزگران و چهار هزارگزی جنوب شاهپورآباد. کوهس...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.