اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هشت

نویسه گردانی: HŠT
هشت . [ هََ ] (عدد، ص ، اِ) توصیفی عددی ، دو مرتبه چهار. (ناظم الاطباء). نماینده ٔ آن در ارقام هندسی شکل زاویه ای است که رأس آن در بالاقرار گیرد. در حساب جُمَّل نشانه ٔ آن حرف «ح » است .
- دوهشت ؛ شانزده . هشت به علاوه ٔ هشت :
چو شیروی را سال شد بردوهشت
به بالای سی سالگان برگذشت .

فردوسی .


ترکیب ها:
- هشتاد . هشت باغ . هشت بر. هشت بستان . هشت بهشت . هشت خلف . هشت در. هشت سو. هشت صفات . هشتگان . هشتگانه . هشت گنج . هشت گوشه . هشتم . هشت مأوی . هشت منظر. هشتمی . هشتمین . هشت یک . رجوع به این مدخل ها شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
هشت هیکل رضوان . [ هََ هََ / هَِ ک َ ل ِ رِض ْ ] (اِخ ) کنایت از هشت بهشت است . (برهان ).
هشت و چار چشم فلک . [ هََ ت ُ چ َ / چ ِ م ِ ف َ ل َ ](اِ مرکب ) کنایه از دوازده برج فلک باشد. (غیاث ).
کودتای ۲۸ مرداد، کودتایی است که با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا علیه دولت محمد مصدق در مر...
حشط. [ ح َ ش َ ] (ع مص ) چیزی از روی چیزی برداشتن تا برهنه شود. جل از پشت ستور برگرفتن . || پوست باز کردن . (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.