اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هفت گردون

نویسه گردانی: HFT GRDWN
هفت گردون . [ هََ گ َ ] (اِ مرکب ) هفت آسمان . هفت چرخ . هفت فلک . هفت کحلی :
جلالش برنگیرد هفت گردون
سپاهش برنتابد هفت کشور.

عنصری .


بر سرش ناگهان شبیخون برد
گرد بالای هفت گردون برد.

نظامی .


ما که جزوی ز هفت گردونیم
با تو بیرون ز هفت بیرونیم .

نظامی .


چون بنالد زاربی شکر و گله
افتد اندر هفت گردون غلغله .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.