اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هم خفت

نویسه گردانی: HM ḴFT
هم خفت . [ هََ خ ُ ] (ص مرکب ) هم خواب . همخوابه . جفت . همسر :
مراگفت : جز دخت خاتون مخواه
نزیبد پرستار هم خفت شاه .

فردوسی .


|| قرین . همدم :
چه بی توشه تنها میان گروه
چه هم خفت نخجیر بر دشت و کوه .

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.