اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هم سنگی

نویسه گردانی: HM SNGY
هم سنگی . [ هََ س َ ](حامص مرکب ) توازن . تعادل . هم وزن بودن :
کفی خاک با او چو کردند یار
به هم سنگیش راست آمد عیار.

نظامی .


به هم سنگی خود مرا برمسنج
که از اژدها بهمن آمد به رنج .

نظامی .


|| هم ارزش و همدرجه بودن . برابری :
به هم سنگی خویش در روم و شام
نیامد کسش در ترازو تمام .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.