اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

هم نشستی

نویسه گردانی: HM NŠSTY
هم نشستی . [ هََ ن ِ ش َ ] (حامص مرکب ) همنشینی :
سرم چون ز می تاب مستی گرفت
سخن با سخا همنشستی گرفت .

نظامی .


نسازد باهمالان هم نشستی
کند چون موبدان آتش پرستی .

نظامی .


ز خود برگشتن است ایزدپرستی
نداردروز با شب همنشستی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.