گفتگو درباره واژه گزارش تخلف هوشمندی نویسه گردانی: HWŠMNDY هوشمندی . [ م َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی هوشمند. ذکاء. ذکاوت . فطانت : جوانان ورا پاسخ آراستنددل هوشمندی بپیراستند. فردوسی .بالای سرش ز هوشمندی میتافت ستاره ٔ بلندی .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود