یاسین
نویسه گردانی:
YASYN
یاسین . (اِخ ) ابویاسین . الرقی محدث است . رجوع به ابویاسین و کتاب السنی الدولابی ج 2 ص 170 شود.
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
یاسین الخطیب . [ نُل ْ خ َ ] (اِخ ) یاسین بن خیراﷲ خطیب عمری (1157-1210 هَ . ق .) مورخی است از علماء و ادباء و شعرای موصل برادر وی (محمد امین )...
یاسین الزیات . [ نُزْ زَی ْیا ] (اِخ ) ابوخلف محدث است . رجوع به ابوخلف شود.
یاسین مغربی . [ ن ِ م َ رِ] (اِخ ) شیخ یاسین المغربی رحمةاﷲ تعالی از اولیاء و اصحاب کرامت بود اما در صورت حجامی آن را پوشیده میداشت امام ...
یاسین مغربی . [ ن ِ م َ رِ ] (اِخ ) (جامعالدعوات ) نام دعایی از مخترعات بعض ارباب طلسم و افسون و آن چنان است که در بین آیات سوره ٔ یاسین...
حسن آل یاسین . [ ح َ س َ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) کاظمی فقیه که در کاظمین به سال 1308 هَ . ق . درگذشت . از فقهای شیعه است . او راست : الاسرار الفقهیه ...
یاسین التمیمی . [ نُت ْت َ می ی ] (اِخ ) در روزگار مهدی خلیفه یس التمیمی درموصل خروج کرد و بر بیشتر دیار ربیعه و الجزیرة استیلا یافت و در سال...
پادشاهی بزرگ و قدرتمند ک جز خردمندترین افراد زمانه خود بود او قبل از اینکه به پادشاهی برسد در ۲۴ سالگی چنلی با عنوان شومبولانس بنا کرد ،به پیروان اون ...