اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یام

نویسه گردانی: YAM
یام . (اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در 24000 گزی باختر جکنه ٔ بالا. دارای 813 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
یام . (مغولی ، اِ) به مغولی اسپ چاپار را گویند. (از فرهنگ وصاف ). اسبی را گویند که در هر منزلی بگذارند تا قاصدی که به سرعت رود بر آن سوار ش...
یام . () در عبارت زیر ازتاریخ قم (ص 111) آمده است و معنی آن روشن نیست و شاید «یا» باشد: ریع و زرع همدان از آفتی خالی نیست گاهی در کشت ...
یام . (اِخ ) نام پسر نوح که در طوفان غرق شد و او را کنعان نیز گفته اند. صاحب مجمل التواریخ والقصص گوید : پس طوفان برآمدن گرفت از بالا و...
یام . (اِخ ) دهی است از دهستان قاروچ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 30000 گزی شمال باختری قوچان . دارای 1068 تن سکنه است . (از فرهنگ جغ...
یام . (اِخ ) دهی است از بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 15000 گزی شمال خاوری ورامین با 153 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
یام . (اِخ ) دهی است از بخش مرکزی شهرستان مرند و 925 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یام . (اِخ ) ایستگاه میان سگبان و کندلج خط تبریز به جلفا در پنجاه و چهار کیلومتری تبریز.
یام . (اِخ ) ابن احبی ، قبیله ای است به یمن از همدان . نسبت بدان یامی ّ است و گاه در اول آن همزه ٔمکسوره افزایند و گویند اِیامی ّ. (از تاج...
یام . (اِخ ) ابن عنس بن مالک بن ادد، از قحطان ، جدی جاهلی است . عماربن یاسر از نسل اوست . (از اعلام زرکلی ).
یام . (اِخ ) ابن اصفی بن رفع مالک از بنی حاشد ازهمدان ، از قحطانیه . جدی جاهلی است . (از اعلام زرکلی ). بطنی از همدان . (عیون الاخبار ج 2 ص 17...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.