یحیی
نویسه گردانی:
YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن عباس بن علی ، از پادشاهان دولت رسولیه در یمن بود. پس از خلع برادرزاده اش (اسماعیل بن احمدبن اسماعیل ) به حکومت رسید و به سال 842 هَ . ق . در زبید درگذشت و در تعز به خاک سپرده شد. پادشاهی خردمند و باتدبیر و نیک سیرت بود. مدارسی را در تعز و عدن بنا کرد و موقوفاتی بدانها اختصاص داد. (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
یحیی . [ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمد اندلسی ، مکنی به ابوبکر ومعروف به ابن خیاط، ادیب و شاعر و عالم در حساب و هندسه و محیط به علم نجوم بود ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن ابراهیم بن هذیل تجبیبی غرناطی ، مکنی به ابوزکریاء و معروف به ابن هذیل ، از مردم غرناطه و مردی دانشمن...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن ابی السعود کازرونی ، از بزرگان علمای شافعی بود. رجوع به ابوالسعود شود.
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن عبدالسلام بن رحمون ، مکنی به ابوزکریا معروف به عُلَمی ّ فقیه مالکی ، از مردم قسطنطنیه بود. به مصر مس...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن علی ، عمادالدین بن مظفر، معروف به ابن مظفر، از دانشمندان زیدی بود و به سال 875 هَ . ق . درگذشت . از آثا...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن علی یاسین حمیری ، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوزکریا و معروف به ابن المعلم ، از شعرا و فقهای حنبل...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن عمربن یوسف ، شرف التنوخی حموی الاصل کرکی قاهری شافعی معروف به ابن العطار، ادیب و شاعر و اصلاً از حمات...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن حسن بن قس رندی نفزی حمیری اندلسی فاسی ، مکنی به ابوزکریا و معروف به سراج ، عالم حدیث در ف...
یحیی . [ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمدبن یحیی بن حسن بن سعید حلی هذلی ، مکنی به ابوزکریا و معروف به ابن سعید، از فقهای شیعه و در علم زبان و ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن احمد دردیری (دکتر) فاضل مصری ، از بنیانگذاران جمعیت «شبان المسلمین » و از اعضای مجلس اداره ٔ آن بود و سی سال...