یحیی
نویسه گردانی:
YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ثابت بن حازم رفاعی حسینی ، نقیب اشراف طالبیان در بصره و واسط و بطائح و اطراف آن ، و جد امام احمد رفاعی و خود مردی پرهیزگار و پاکدامن و صاحبنظر و خردمند بود. او نخستین کسی از رفاعیان بود که در عراق مسکن گزید.القائم باللّه خلیفه او را به نقیب الاشرافی برگزید و او اختلاف شیعه و سنی را در عراق از میان برد و به سال 460 هَ . ق . در بصره درگذشت . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حاتم بن زیادبن اسماء عسکری ، مکنی به ابوالقاسم ، از اهل سنت بود و به سال 299 هَ . ق . درگذشت . او از ثقات بو...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حاج مصطفی برسوی . او راست : انوارالقلوب ، نظم ترکی در خلفا و اهل بیت . وی به سال 898هَ . ق . از آن فراغت یاف...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حبش بن امیرک ، مکنی به ابوالفتوح و ملقب و معروف به شهاب الدین سهروردی ، فیلسوف از دیه سهرورد زنجان ، متولد ب...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حسان شامی مصری تنیسی ، مکنی به ابوزکریا، از مردم دمشق و عالم حدیث بود به مصر رفت و به سال 208 هَ . ق . د...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حسن بن جعفر حجةبن عبیداﷲ الاعرج بن حسین الاصغربن امام سجاد زین العابدین ، مکنی به ابوالحسین عبیدلی عقیقی از...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حسن بن حسین بن محمدبن بطریق اسدی حلی ، مکنی به ابوالحسین و معروف به ابن البطریق ، از محققان و دانشمندان ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن شیرزاد خاقانی ، معروف به ابن شیرزاد، نویسنده و دبیر و ادیب و شاعر و کاتب سلطان طغرل سلجوقی ب...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حسین بن احمد حیمی شبامی ، شاعر یمانی از حیم از اطراف کوکبان یمن بود و به سال 1088 هَ . ق . در شهر عیان درگذ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حسین بن امام قاسم بن محمد معروف به ابن القاسم ، مورخ و محقق و از مردم یمن بود و بیش از چهل کتاب تألیف ک...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن حسین بن امام مؤید باللّه محمدبن قاسم بن محمد شهاری فقیه زیدی ، پزشک و از والیان بود و به منصب والیگری صن...