یحیی
نویسه گردانی:
YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی شکر، مکنی به ابوالفتح و معروف به ابن ابی شکر و حکیم مغربی ، از مردم قرطبه ٔ اندلس و دانشمندنجوم و معاصر خواجه نصیر طوسی بود. در مراغه در تأسیس رصدخانه با او همکاری داشت و آثاری دارد. از آن جمله است : 1- ملخص المجسطی . 2- عمدة الحاسب و غنیة الطالب . 3- تسطیح الاسطرلاب . 4- کتاب النجوم . 5- شکل القطاع . 6- کتاب المخروطات . 7- طوالع الموالید. 8- تحریر اقلیدس فی اشکال الهندسة. او در حدود سال 670 هَ . ق . درگذشته است . (از اعلام زرکلی ). در تاریخ گزیده نام او یحیی بن محمدبن ابی السکر (با سین ) آمده است . ونیز رجوع به حکیم مغربی در تاریخ گزیده ص 182 شود.
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمد (ناصر)بن یعقوب (المنصور)بن یوسف بن عبدالمؤمن کومی ، مکنی به ابوزکریا و معروف به المعتصم المؤمنی از ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف انصاری ، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن الصیرفی ، مورخ و از گویندگان نیکو سخن و از مردم غرناطة ب...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف سعیدی ملقب به تقی الدین و معروف به ابن الکرمانی ، محقق و دانشمند و پزشک و محدث و شاعر و نویسند...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمد شفیعاصفهانی ، از فقهای شیعه و از مردم اصفهان بود. وی را تألیفاتی است و از آن جمله است : 1- تفضیل الائ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن مطهربن اسماعیل ، از نسل قاسم بن محمد حسنی ، از مردم صنعاء و مورخ و ادیب و شاعر بود. از آثار اوست : 1- العطاء و ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن مظفر شاه بن امیر مبارزالدین بن مظفر معروف به شاه یحیی و ملقب به نصرةالدین شاه ممدوح خواجه حافظ که از طرف ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن معاذ رازی واعظ، مکنی به ابوزکریا، یکی از رجال طریقت است . ابوالقاسم قشیری ذکر او را در رساله بیاورده و از ج...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن معطی . رجوع به ابن معطی (زین الدین ...) شود.
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن معمربن سهیل قرشی بصری ، مکنی به ابوزکریا از محدثان بود و با ابراهیم خطابی به اصفهان آمد و از اصمعی و ازهر ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن معین بن عون بن زیادبن بسطام بن عبدالرحمان مری بغدادی ، حافظ حدیث مشهور، مکنی به ابوزکریا، عالم و حافظ حدیث ...