یحیی
نویسه گردانی:
YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن عطاربن صالح بن محمدبن عبداﷲبن شعبان عنبری ، مکنی به ابوزکریا،از مردم نیشابور. مردی ادیب و لغوی و فاضل و مفسر بود. نزدیک ده سال از مردم دوری گزید و به گردآوری حدیث پرداخت . او از ابوحسن حرسی و احمدبن سلمة و جز آن دو روایت شنید و ابوبکربن عبدوس مفسر و ابوعلی حسین بن علی حافظ و جز آنان از او روایت دارند. یحیی به سال 344 هَ . ق . درگذشت . (از معجم الادباء ج 7 ص 291).
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
ابراهیم بن یحیی بن عثمان غزی . [ اِ م ِ ن ِ ی َ یَب ْن ِ ع ُ ن ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) ابواسحاق کلبی اشهبی . شاعر عرب . در غزه از بلاد شام به سا...
شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهابالدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق[۱]، شیخ مقتول و شیخ شهید[۲](۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م)...