یحیی
نویسه گردانی:
YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن هرثمه ، از حکام قم به سال 243 هَ . ق . بوده است . صاحب تاریخ قم ذیل مساحتها به قم آرد: بعضی دیگر که این مساحت در روزگار حاکم شدن یحیی بن هرثمه بود به شهر قم و آل سعد بعداز این مساحت به صحبت او میل کردند و او را در شهر بردند و به میدان الیسع فرود آوردند پیشتراز آن به کمیدان فرود آورده بودند و این روایت متفاوت است و از خلافی خالی نیست زیرا که یحیی در سنه ٔ ثلث و اربعین و مائتین (243 هَ . ق .) والی قم شد در روزگار خلافت متوکل ، چه اگر این مساحت در این وقت بودی محمدبن مجمع یاد کردی و مساحت ابی الجارود یاد نکردی و من که مصنف این کتابم کتابی از آن محمدبن مجمع خوانده ام . (ص 103) و در صفحه ٔ 185 آرد: ابوالحسن بن محمدبن احمدبن یحیی بن ابی البغل چون به بلاد جبل آمد تا دستور بندد و قوانین نهد نامه ای نوشت به علی بن عیسی در روزگار وزارت حامدبن عباس که عبیداﷲبن سلیمان او را در سنه ٔ اربع و ثمانین و مأتین (284 هَ . ق .) به جبل فرستاده است و او را فرموده است که ابتدا به اصفهان کند و دستوری که یحیی بن هرثمه در سنه ٔ (260 هَ . ق .) بسته است باطل گرداند و دستوری دیگر ظاهر و روشن به حسب اقتضای زمان و حال و وقت مجدد و نو گرداند.
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن معین بن عون بن زیادبن بسطام بن عبدالرحمان مری بغدادی ، حافظ حدیث مشهور، مکنی به ابوزکریا، عالم و حافظ حدیث ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن مندةبن ولیدبن مندة... عبدی . رجوع به یحیی (ابن عبدالوهاب ...) و بنومنده شود.
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نجاس فلاس اموی قرطبی ، مکنی به ابوالحسین ، متوفی به سال 422 هَ . ق . او راست : سبیل الخیرات فی المواعظ وال...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نزاربن سعید منبجی حافظ، ابوسعید عبدالکریم بن سمعانی در کتاب «الذیل علی تاریخ الخطیب المختص ببغداد» مینویسد: ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نصر حولانی مصری . کتاب شافعی را در رد بر علی بن علیه از شافعی روایت کند. (فهرست ابن الندیم ).
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نصوح بن اسرائیل ، معروف به نوعی ، متوفابه سال 1007 هَ . ق . او راست : 1- محصل الکلام فی اصول الدین . 2- گوهر ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نضربن عبداﷲ دقاق اصفهانی ، مکنی به ابوزکریا، از راویان بود و از حسین بن حفص و ابوداود روایت کرد. ابن ابی داود...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نعیم ثقفی ، شاعر معاصر ابی العتاهیة بود و پس از وی نیز مدتی زندگی کرد. او هجویه هایی بر ضد قاضی یحیی بن اکثم ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نورالدین ابی الخیربن موسی عمریطی شافعی انصاری ازهری ، ملقب به شرف الدین ، عالم نحو بود و منظومه ها دارد، از ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن نوفل یمانی ، شاعری از حمیر بود. گویند او در آغاز خود را به ثقیف منسوب می داشت ، ولی چون حجاج ، خالدبن عبداﷲ ق...