اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یحیی

نویسه گردانی: YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن یعمر العدوانی الوشقی النحوی البصری ، مکنی به ابوسلیمان . وی تابعی بود و عبداﷲبن عباس و جز او را ملاقات کرد. از او قتادةبن دعامه سدوسی و اسحاق بن سویدی عدوی روایت کنند. وی یکی از قراء بصره است و عبداﷲبن ابی اسحاق قرائت از وی فرا گرفته است . یحیی به خراسان منتقل گشت و قضاوت مرو به عهده گرفت . وی عالم به قرآن کریم و نحو و لغات عرب بود و نحو از ابوالاسود دؤلی فراگرفت . گویند چون ابوالاسود باب فاعل و مفعول به را وضع کرد مردی از بنی لیث ابوابی بر آن افزود که شاید همین یحیی بن یعمر باشد. حجاج را خبر رسید که یحیی گوید: «حسن و حسین ازذریه ٔ رسول اﷲ (ص ) اند» حجاج خشمگین گشت و احضارش نمود و دلیل خواست و او به آیه ٔ شریفه «و وهبنا له اسحاق و یعقوب کلاهدینا و نوحاً هدینا من قبل و من ذریته داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون و کذلک نجزی المحسنین » استناد جست و گفت در میان عیسی و ابراهیم فاصله بیشتر از میان حضرت رسول (ص ) و حسنین است و حجاج آن را پذیرفت . ابن خلکان او را دارای استنباطهای عجیب و غریب می داند. به امر حجاج قتیبه او را قاضی خود ساخت . ولی به سبب صراحت در خرده گیری بر لحن حجاج در سال 84 هَ . ق . به امر او تبعید گردید و حجاج سه روز مهلت داده بود تا از عراق خارج شود وگرنه کشته شود و او ناچار از عراق خارج شد. (از وفیات الاعیان ج 2 صص 368 - 369). یحیی وشقی عدوانی ، مکنی به ابوسلیمان ، نخستین کسی بود که قرآن را نقطه گذاری کرد. در اهواز به دنیا آمد و در بصره اقامت گزید. از علمای تابعان و عارف به حدیث و فقه و زبان و ادب عرب و ازنویسندگان رسائل دیوانی بود. برخی از صحابه را درک کرد و لغت را از پدر فراگرفت و نحو را از ابی الاسود دؤلی آموخت . یحیی فصیح بود و به عربی خالص بدون تکلف سخن می گفت . شیعه بود و به خدمت یزیدبن مهلب در خراسان رسید و کاتب رسائل او شد. حجاج را استواری سبک نگارش او خوش آمد از یزید بخواستش . یحیی نزد او آمد ولی به سبب صراحت لهجه ای که داشت با هم سازگاری نیافتند و باز به خراسان برگشت . هنگامی که قتیبةبن مسلم والی ری شد او را مأمور قضای مرو کرد و باز معزول ساخت . مرگ یحیی به سال 129 هَ . ق . بود. (از اعلام زرکلی ). و رجوع به ابن خلکان ج 2 ص 368 و معجم الادباء ج 7 ص 296 و فهرست ابن الندیم و البیان و التبیین ج 1 ص 291 و 290 و الوزراء والکتاب ص 25 و قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن آدم بن سلیمان اموی ، مکنی به ابوذکریه ، از ثقات اهل حدیث و از مردم کوفه بود و به سال 203 هَ . ق . در فم ا...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن ابی زید لواتی مرسی ، مکنی به ابوالحسن و معروف به ابن البیاز، شیخ اندلس در قراآت بود. به سال 40...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی جحاف حبوری حسنی ، معروف به جحاف ، از مردم حبور یمن و شاعر و نویسنده بود و به سال 117 هَ . ق...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عمک ، ادیب و شاعر و فقیه و نحوی بود و شعر نیکو می گفت . آثار او بهترین کتب تحقیقی و پژوهشی مردم یم...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمدبن احمدبن ابی المجد ابراهیم خالدی شبذی ابیوردی علامه ، ازمردم شبذ از دیه های ابیورد بود. (یاد...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن مزین ، مکنی به ابوزکریا، عالم حدیث و رجال و از مردم قرطبة بود. او راست : 1- تفسیر الموطاء. 2- المست...
یحیی .[ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن یحیی جحافی حبوری ،ملقب به عمادالدین و معروف به جحافی ، فقیه زیدی یمانی ، ادیب و شاعر بود و در عه...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابراهیم . عبدالسلام زنجانی ملقب به امام معظم . وی شرحی بر «فی التصریف » ابراهیم بن عبدالوهاب زنجانی نگاشته ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ](اِخ ) ابن ابی الخیربن سالم عمرانی یمنی شافعی ، مکنی به ابوزکریا، از دانشمندان بود. از اوست : 1- زوائد فی فروع الشافعیه ....
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن ابی السعادات سعداﷲبن حسین بن محمد، مکنی به ابوالفتوح و معروف به تکریتی ، از مردم تکریت و فقیه شافعی بود. ...
« قبلی صفحه ۱ از ۲۵ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.