اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یحیی

نویسه گردانی: YḤYY
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابوزکریا. یکی از امرای دولت موحدین است و از طرف اینان سمت والیگری در افریقا را داشت و چون آن دولت رو به ضعف نهاد وی در اندیشه ٔ خودسری افتاد و استقلال خویش را اعلام کرد و به اصلاح مال کافه ٔ رعایا و تبعه کوشید و خود به تفتیش امور مردم و جریان محاکمات می پرداخت به شکایات و عرایض مردم رسیدگی می کرد و با لباس مبدل شبها به گردش و کنجکاوی احوال مردم می رفت و میان محتاجان و نیازمندان ارزاق توزیع می نمود و به سرپرستی علما و دانشمندان و حمایت ارباب علم و هنر می پرداخت و به مجلس ایشان برای مذاکره حضور می یافت . برای تمام امور و استراحت و تفریح خود نیز ساعاتی معین کرد. نوادر زیاد در حق وی نقل کرده اند. به قبیله ٔ مصمودیان از بربر منسوب است . مدت مدیدی فرمانروایی نمود و در سال 647 هَ . ق . درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن فضل بن خجسته موصلی ، او از ایوب بن سوید و ابن جوصا از وی روایت کرده است و حافظ گوید علاوه بر پسر او عبدالجبارب...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن قاسم بن ادریس ، ملقب به عدام ، از ادریسیان مراکش بود. در حدود سال 265 هَ . ق . پس از علی بن عمربن ادریس در ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن قاسم بن عمروبن علی بن خالد علوی یمانی صنعانی ، ملقب به عمادالدین و معروف به فاضل یمنی و فاضل علوی ، مفسر...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن قاسم بن مفرج بن ورع ثعلبی (یا تغلبی ) تکریتی ، مکنی به ابوزکریا، دانشمند و ادیب و فقیه شافعی بود. وی به سا...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن کامل بن طلیحة خدری ، مکنی به ابوعلی ، از اباضیه و او در اول از اصحاب بشر مریسی و از مرجئه بود سپس به اباضیه ...
یحیی . [ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن مبارک بن مغیرة عدوی ، مکنی به ابومحمد و معروف به یزیدی ، از ادبا و علمای نامی قرن دوم هجری عرب بود. رجوع ب...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محسن بن محفوظبن محمدبن یحیی ، از نسل هادی از امامان زیدیه در یمن بود. به سال 614 هَ . ق . در صعدةقیام کرد ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمد ارزنی ، مکنی به ابومحمد، در زبان عربی و حسن خط و سرعت نگارش استاد بود. هنگام عصر به سوی بازار کتابفروشی ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی شکر، مکنی به ابوالفتح و معروف به ابن ابی شکر و حکیم مغربی ، از مردم قرطبه ٔ اندلس و دانشمندنجوم ...
یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن بن حمید حارثی مذحجی زیدی معروف به مقرائی (908 - 990 هَ . ق ). فقیه و دانشمند بود. او تألیفاتی د...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۲۵ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.