اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یزن

نویسه گردانی: YZN
یزن . [ ی َ زَ ] (اِخ ) بطنی است از حِمیَر. (از منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد).
- ذویزن ؛ نام یکی از پادشاهان حمیر. (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ ذویزن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
یزن . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان افشاریه ٔ بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 76 هزارگزی شمال خاوری آوج . آب آن از قنات و سکنه ٔ آن 256 تن...
یزن . [ ی َ زَ ] (اِخ ) رودباری است و نام ذویزن پادشاه حمیر از آن است زیرا از آن رودبار حمایت و نگهداری کرد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الم...
یزن دای . [ ی ِ زَ ] (اِ مرکب ) یزن دایی . قسمی انگور سفید در قزوین . (یادداشت مؤلف ).
یزن آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر (خیاو) واقع در 51 هزارگزی شمال خاوری خیاو. با 633 تن سکنه . آب ...
یزن آباد. [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 11 هزارگزی شمال اردبیل با 607 تن سکنه . آب آن از چشم...
سیف ذی یزن . [ س َ ف ِ ی َ زَ ] (اِخ ) رجوع به سیف بن ذی یزن شود.
سیف بن ذی یزن . [ س َ اِ ن ِ ی َ زَ ] (اِخ ) یکی از پادشاهان خاندان حمیری . طبق روایت وی برای رهایی عربستان جنوبی از تسلط حبشیان که از زم...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.