یزید
نویسه گردانی:
YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبید سلمی سعدی ، معروف و مکنی به ابووجزة، شاعر و محدث و مقری و از تابعان بود. اصل وی از بنی سلیم بود ودر مدینه سکنی گزید و به سال 130 هَ . ق . در همانجادرگذشت . (از اعلام زرکلی ). و رجوع به ابووجزة شود.
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی مسلم . رجوع به یزید (ابن دینار...) شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسدبن کرزبن عامر از بنی کاهن از یشکربن رهم بجلی قسری ، از فرماندهان نظامی شجاع و نامی بود. به خدمت حضرت رسول (...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن اسیدبن زافربن اسماء سلمی ، از والیان و رجال دولت عباسی بود و مادرش دین نصاری داشت . در زمان خلافت مهدی و منصور عب...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن الاسود جرشی ، مکنی به ابوالاسود، از زاهدان و پاکان بود. سلیم بن عامر خبائری گوید:در شام خشکسالی پدید آمد. معاویه با ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن الصعق . رجوع به یزید (ابن عمروبن خویلد...) شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن انس مالکی اسدی ، از قبیله ٔ اسدبن خزیمه و از سپهسالاران شجاع و نامی مختار ثقفی بود و همراه او برای خونخواهی حضرت ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن انیسة یا یزید اهوازی ، از خوارج بود و گروهی از خوارج بدو منسوبند و به نام یزیدیه معروف . (از لباب الانساب ). پیشوای ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن بکربن داب ، شاعری عالم به اخبار و اشعار عرب بود و دو پسر او عیسی بن یزید و یحیی بن یزید عالم بر اخبار عرب بوده اند....
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ثروان قیسی ، از قبیله ٔ قیس بن ثعلبة، مکنی به ابوثروان و معروف به هبنقه و ملقب به ذوالودعات جاهلی بود و در غفلت ...
یزید. [ ی َ ](اِخ ) ابن جبریل (ابی کبشة)بن یسار سکسکی ، از فرماندهان بزرگ و دلیر امویان و فرمانده ٔ عسس و سپهسالار عبدالملک بن مروان بود و ول...