اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یزید

نویسه گردانی: YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن معاویةبن ابی سفیان ، نام خلیفه ٔ دوم از خلفای اموی . (از ناظم الاطباء). دوم است از پادشاهان بنی امیه و مدت سلطنت او سه سال و شش ماه است . (منتهی الارب ). یزیدبن معاویةبن ابی سفیان (25 - 64هَ . ق .) معاویه او را در سال 56 هجری به ولایتعهدی برگزید و خلاصه ٔ داستان اینکه در این سال معاویه خواست تا مغیرةبن شعبه را از حکومت کوفه عزل و سعیدبن عاص را به جای او نصب کند. مغیره ، آگاه شد و به شام نزد یزید رفت و گفت بزرگان اصحاب پیغمبر و اعیان قریش همه مردند و فرزندان آنان جای ایشان را گرفته اند. تو از همه ٔ آنان برتری ، چرا معاویه برای تو از مردم بیعت نمی گیرد؟ یزید گفت پنداری که این کار درست شود؟ گفت آری . یزید به معاویه خبر برد. معاویه مغیره را طلبید و گفت این کار از چه کسی برمی آید گفت بیعت کوفه را من و بیعت بصره را زیاد تعهد می کنیم و چون این دو شهر بیعت کردند کسی مخالفت نخواهد کرد. معاویه گفت بر سر کار خود رو! مغیره پس از بازگشت به کوفه گروهی از هواخواهان آل امیه را طلبید و به آنان مالی فراوان داد و ایشان را به سرکردگی پسر خود نزد معاویه فرستاد تا از او بخواهند یزید را به ولیعهدی برگزیند. چون به شام رسیدند معاویه گفت در این کار شتاب مکنید و پسر مغیره را گفت پدرت دین این مردم را به چند خرید؟ گفت به سی هزار درهم ! گفت آسان خریده است . سرانجام بیعت یزید پایان یافت . چون معاویه درگذشت مردم همگی از یزید اطاعت کردند. الا چهارتن که بیعت او انکار نمودند: یکی امام حسین بن علی (ع ) و سه تن دیگر: عبداﷲبن زبیر و عبدالرحمان بن ابی بکر و عبداﷲبن عمر (رض ). این چهارتن در مدینه بودند. یزید به ولیدبن عتبه نامه کرد که این چهارتن را بگیر تا با من بیعت کنند و اگر انکار نمایند همانجا بکش . حسین بن علی علیه السلام از بیعت یزید سرباز زد و به مکه و از آنجا به کوفه رفت و در کربلا شهیدشد. و این فاجعه ٔ بزرگ در نخستین سال خلافت یزید روی داد. سال شصت و سوم از هجرت مردم مدینه بر یزید شورش کردند و بنی امیه را از شهر راندند یزید مسلم بن عقبه را مأمور سرکوبی این شهر کرد و او مدینه را ویران و مردم شهر را قتل عام نمود. و این کشتار زشت در تاریخ اسلام به نام وقعه ٔ حره معروف است . رجوع به حره شود. در سال 64 مسلم بن عقبه را برای محاصره ٔ عبداﷲبن زبیر به مکه فرستاد و او منجنیق ها برآورد و کعبه را به آتش و سنگ بست . یزید در چهاردهم ربیعالاول سال 64 به سن 38 سالگی درگذشت . مادر او میسون دختر بجدل بن انیف کلبی است . وقتی که حضرت حسین و برادران و یارانش را به امر یزید شهید کردند و ابن زیاد سر آنان را برای یزید فرستاد، یزید نخست بسیار شاد شد، ولی بعد سخت پشیمان شد به سبب خشم و نفرتی که مردم نسبت به او پیدا کرده بودند. یزید شعر می گفت و از اشعار اوست :
آب هذا السهم فاکتنعا
و امرالنوم فامتنعا
راعیاً للنجم اَرقبه ُ
فاذا ماکوکب طلعا
حام حتی اننی لاری
انه بالغور قد وقعا
ولها بالماطرون اذا
اکل النمل الذی جمعا.
من حسین وقت و نااهلان یزید و شمر من
روزگارم جمله عاشورا و شروان کربلا.

خاقانی .


چشم و چراغ جهان آنکه بود چون یزید
دشمن بی آب او در دو جهان خاکسار.

خاقانی .


و رجوع به تاریخ اسلام ص 154 و 157 و تجارب السلف ص 65 تا 67 و تاریخ بلعمی شود.
- امثال :
مثل یزید (امثال و حکم دهخدا)؛ ستمگر.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) نام یکی از اجداد سلسله ٔ شروانشاهان است که محمود پسر او در سنه ٔ 332 شروانشاه بوده و مؤلف مروج الذهب مسعودی معاصر با ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابان رقاشی ، مکنی به ابوعمرو. تابعی است . (یادداشت مؤلف ). یزید از زهاد بود. هشام از ثابت بنانی روایت کند که «هیچ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد شیبانی ، ادیب بود و در قیروان بزرگ شد و به خدمت المعزلدین اﷲ فاطمی پرداخت . از اوست : تلقیح العقول ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی انیسه . رئیس یزیدیه ، فرقه ای از خوارج . (از مفاتیح ). رجوع به یزیدبن انیسة و یزیدی و یزیدیه شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ )ابن ابی حبیب . رجوع به یزیدبن سوید ازدی مصری شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی حکیم ، مکنی به ابوخالد، تابعی است . (یادداشت مؤلف ). راوی کتاب جامع الکبیر سفیان ثوری است . (ابن الندیم ).
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی خالد لخمی . رجوع به یزیدبن عبداﷲبن خالد لخمی شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی زیاد کوفی ، مکنی به ابوعبداﷲ، تابعی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به عقدالفرید ج 8 ص 82 و عیون الاخبار ج 1 ص 43 و 1...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی سفیان قرشی اموی ، مکنی به ابوخالد، از صحابه بود چون بهترین فرد سفیانیان بود به یزیدالخیر معروف گردید. از مادر ا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن ابی مالک دمشقی ، مکنی به ابومالک ، محدث است و تمام بن نجیح از او روایت کند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به سیرة عمرب...
« قبلی صفحه ۱ از ۹ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.