اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یزید

نویسه گردانی: YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن مهلب بن ابی صفره ازدی ، مکنی به ابوخالد، برادر زن حجاج و پسر مهلب والی حجاج در خراسان بود. پس از مرگ پدر به جای او به والیگری خراسان رسید، ولی بعد حجاج او را زندانی ساخت . یزید از زندان گریخت و در فلسطین به حضور سلیمان بن عبدالملک رفت و به التماس وی از سوی برادرش ولیدبن عبدالملک عفو گردید. با مرگ حجاج به سال 96 به فرمانروایی عراق و به سال 98 به فرمانروایی خراسان منصوب شد و گرگان و طبرستان و دهستان و سرزمینهای دیگری را به تصرف درآورد و با 25 هزارهزار درهم پول نقد از خراسان به سوی شام به حضورسلیمان بن عبدالملک رهسپار شد و در طی نامه ای حرکت خود را بر او نوشت ، ولی در راه بود که سلیمان درگذشت و عمربن عبدالعزیز به جای او به خلافت نشست و نامه ٔ یزید به دست او افتاد. عمر او را به سبب پولی که به ستم از مردم گرفته بود کیفر داد و به زندان افکند، ولی چون در سال 101 خبر درگذشت عمربن عبدالعزیز و نشستن یزیدبن عبدالملک را به جای او شنید با سابقه ٔ خصومتی که با وی داشت از زندان فرار کرد و به بصره رفت وعدی بن ارطاة والی عراق را عزل و حبس کرد و با اعلام عزل یزیدبن عبدالملک مردم را به بیعت دعوت نمود. یزیدبن عبدالملک برادرش مسلمه را به سپاهی گران برای سرکوبی وی فرستاد. جنگ سختی میان آنان درگرفت و سرانجام مسلمه پیروز شد و یزید به سال 102 هَ . ق . به دست مسلمه افتاد و مسلمه او را کشت و سر او را برای برادر به شام فرستاد. خانواده ٔ او به کرمان رفتند و به جنگ ادامه دادند ولی سرانجام منکوب شدند. خاندان مهلب (آل مهلب ) در عهد وزارت برمکیان دوباره به قدرت و شوکت رسیدند. رجوع به اعلام زرکلی و تاریخ الخلفا ص 164 و 228 و 233 و 234 و ابن خلکان ج 2 ص 415 و تاریخ اسلام ص 162 و 163 و 165 و 172 و فهرست الوزراء و الکتاب و فهرست ج 1 حبیب السیر و مجمل التواریخ والقصص ص 306 و 308 و 321 و الموشح ص 105 و فهرست تاریخ گزیده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن طثریةبن سلمه ، مکنی به ابوالمکشوح ، از مشاهیر شعرای عرب و اشعارش در حماسه و اغانی مذکور است .ابوالفرج اصفهانی دیوا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ )ابن طلحه ٔ عبسی ، مکنی به ابوخالد و معروف به یزید فصیح ، نویسنده ای چیره دست ، شاعری توانا و خطیبی زبان آور بود و در ادب ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عامربن حدیده ، مکنی به ابوالمنذر انصاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ماده ٔ ابوالمنذر (انصاری ...) شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالمدان بن دیان بن قطن ، از بنی حارث بن کعب از مذحج بود و از شجاعان نامدار و شاعران عالیمقدار و اشراف یمن به شما...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن مروان ، نهمین از خلفای بنی امیه . (یادداشت مؤلف ). در دمشق به سال 71 هَ . ق . به دنیا آمد و پس از مرگ ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی خالد لخمی معروف به ابن ابی خالد و، مکنی به ابوعمرو نویسنده ٔ توانا و شاعر نغزگوی اندلسی از اهل اشبیلیه ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حربن همام کلابی ، معروف و مکنی به ابوزیاد، از قبیله ٔ بنی کلاب و ادیب و شاعر و دانشمند بود. او راست : 1-النو...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن دینار، مکنی به ابوخالد، در اصل از غلامان ترک بود که در روزگار عباسیان از فرمانداران و فرماندهان بزرگ آنان ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن شخیر، مکنی به ابوالعلاء برادر مطرف ، از راویان و پاکان و نیکان بود و چندان قرآن می خواند که غش بر وی عارض...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدربه حمصی جرجسی ، مکنی به ابوالفضل ، تابعی محدث است و از بقیةبن ولید روایت کند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به سیر...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۹ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.