یزید
نویسه گردانی:
YZYD
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن هارون بن زاذان بن ثابت سلمی وسطی ، مکنی به ابوخالد، در حدیث از حافظان ثقه و در علوم دین استاد و محیط، و در هوشیاری و شخصیت انسانی ممتاز بود. اصل او از بخارا ولی زادگاه و آرامگاهش واسط بود. هفتاد هزار تن در محضر او گرد می آمدند و او بیست و چهار هزار حدیث مستند حفظکرده بود. مأمون گفته است اگر مکان یزیدبن هارون نبود من اظهار می کردم که قرآن مخلوق است . (از اعلام زرکلی ). یزید در شهر واسط درگذشت و کتاب الفرائض از اوست . (ابن الندیم ). و رجوع به ماده ٔ ابوخالد یزیدبن هارون و تاریخ الخلفاء ص 221 و تاریخ بیهق ص 139 و 166 وصفة الصفوة ج 3 ص 8 و سیرة عمربن عبدالعزیز ص 7 شود.
واژه های همانند
۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن طثریةبن سلمه ، مکنی به ابوالمکشوح ، از مشاهیر شعرای عرب و اشعارش در حماسه و اغانی مذکور است .ابوالفرج اصفهانی دیوا...
یزید. [ ی َ ] (اِخ )ابن طلحه ٔ عبسی ، مکنی به ابوخالد و معروف به یزید فصیح ، نویسنده ای چیره دست ، شاعری توانا و خطیبی زبان آور بود و در ادب ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عامربن حدیده ، مکنی به ابوالمنذر انصاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ماده ٔ ابوالمنذر (انصاری ...) شود.
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالمدان بن دیان بن قطن ، از بنی حارث بن کعب از مذحج بود و از شجاعان نامدار و شاعران عالیمقدار و اشراف یمن به شما...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن مروان ، نهمین از خلفای بنی امیه . (یادداشت مؤلف ). در دمشق به سال 71 هَ . ق . به دنیا آمد و پس از مرگ ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابی خالد لخمی معروف به ابن ابی خالد و، مکنی به ابوعمرو نویسنده ٔ توانا و شاعر نغزگوی اندلسی از اهل اشبیلیه ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حربن همام کلابی ، معروف و مکنی به ابوزیاد، از قبیله ٔ بنی کلاب و ادیب و شاعر و دانشمند بود. او راست : 1-النو...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن دینار، مکنی به ابوخالد، در اصل از غلامان ترک بود که در روزگار عباسیان از فرمانداران و فرماندهان بزرگ آنان ...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن شخیر، مکنی به ابوالعلاء برادر مطرف ، از راویان و پاکان و نیکان بود و چندان قرآن می خواند که غش بر وی عارض...
یزید. [ ی َ ] (اِخ ) ابن عبدربه حمصی جرجسی ، مکنی به ابوالفضل ، تابعی محدث است و از بقیةبن ولید روایت کند. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به سیر...