اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

یکپاره

نویسه گردانی: YKPARH
یکپاره . [ ی َ / ی ِ رَ / رِ ] (ص مرکب ) یک پارچه . یک لخت . (یادداشت مؤلف ) : کمان وی بدان روزگار چوبین بود بی استخوان ، یکپاره ، چون درونه ٔ حلاجان . (نوروزنامه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.