یوسف
نویسه گردانی:
YWSF
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن یوسف بن سلامةبن ابراهیم بن موسی هاشمی عباسی موصلی ، ملقب به محیی الدین و مکنی به ابوالمحاسن و معروف به ابن زیلاق . شاعری نغزگوی و دانشمند و کاتب بود. در حمله ٔ مغول به سال 660 هَ . ق . در موصل کشته شد. ابن شاکر درکتاب «الفوات » نمونه های دلاویزی از اشعار او آورده وابن فوطی گفته است که او رسائل و اشعاری دارد. تولد وی به سال 603 هَ . ق . بوده است . (از اعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن ایوب بن شاذی ، مکنی به ابوالمظفر و ملقب و معروف به صلاح الدین ایوبی . مؤسس دولت ایوبیان بود. رجوع به صلاح الدی...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن الیان بن موسی سَرْکیس . صاحب «معجم المطبوعات العربیة و المعربة» که دارای ده جزء در دو مجلد است . به سال 1272 هَ . ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن الیاس بن یوحنا الدبس . مورخ و محقق نامی و استاد تعلیم و تربیت و رئیس اسقفهای بیروت و ملقب به بطران الدبس بود. ت...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن الدایه . رجوع به یوسف (ابن ابراهیم ... ابن دایه ) شود.
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف نبهانی . شاعر و ادیب و قاضی بود. در دیه اجزم بنی نبهان از حوالی حیفا در شمال فلسطین و در سال 126...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن فرج بن اسماعیل انصاری خزرجی نصری ، مکنی به ابوالحجاج انصاری . هفتمین پادشاه از سلسله ٔ «بنونصربن الاح...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن علی ، ملقب به شهاب الدین و مکنی به ابوالمحاسن و معروف به شواء. شاعر و ادیب و از دوستان ابن خلکان مور...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن الیاس بن احمد خویی (جوینی ) شافعی بغدادی ، مکنی به ابوالمحاسن و معروف به ابن الکتبی و ملقب به نصیرال...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) ابن اسباط. از پاکان و محدثان بود و سخنانی نغز از وی نقل شده ، از آن جمله است : «چشم پوشی از ریاست سخت تر از چشم پوشی ...
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) (1286-1361 هَ . ق .) ابن احمد یوسف ، معروف به یوسف احمد. دانشمند آثار اسلامی و از مردم قاهره و نخستین مصری از معاصران ...