اجازه ویرایش برای همه اعضا

نوستالوژی

نویسه گردانی: NWSTALWŽY
اصطلاح جذاب نوستالژی nostalgia از دو کلمه یونانی ساخته شده است: nostos به معنی بازگشت به خانه است و algia که معنی «درد» می دهد.واژه نامه انگلیسی آکسفورد، نوستالژی را شکلی از دلتنگی که ناشی از دوری طولانی از زادگاه است، تعریف کرده است.نوستالژی nostalgia را می توان به طور خلاصه یک احساس درونی تلخ و شیرین به اشیا، اشخاص و موقعیت های گذشته، تعریف کرد.معنی دیگر نوستالژی دلتنگی شدید برای زادگاه است.اگر در کتاب های ادبی و علمی تاریخی جستجو کنید، نمی توانید نشانی از واژه نوستالژی را پیدا کنید.چرا که نوستالژی حاصل یک واژه سازی است.نخستین بار یک پزشک سوئیسی به نام «جوهانس هوفر» در مقاله ای که برای توصیف حالات روحی دو بیمار منتشر کرد، این واژه را ساخت و به کار برد.این مقاله دقیقا در تاریخ 22 ژوئن 1688 نوشته شده بود.یکی از بیماران دکتر هوفر، دانشجویی از شهر از شهر «برن» بود که به «بازل» امده بود و بیمار دیگر این پزشک یک خدمتکار بود.هر دوی این افراد بعد از بازگشت نزد خانواده شان کاملا بهبود یافتند.البته در روانپزشکی امروز، اصطلاح صحیح برای اشاره به مشکل این بیماران «اختلال انطباقی» است.در عین حال مواردی از بیماری ها و اختلالات هم در میان نظامیان سوئیسی که در خارج کشور خدمت می کردند، مشاهده می شد، در ابتدا تصور می شد که شاید حالات روحی - بدنی این سربازان به علت یک مسئله فیزیولویک و یا ناشی از سفر به مناطق با ارتفاع کمتر باشد. نوستالژی و فیلسوفان گرچه نوستالژی در ابتدا یک اصطلاح پزشکی بود ولی به زودی توجه فیلسوف ها را هم به خود جلب کرد.هالر در مورد آن مقاله ای در دانشنامه Diberot نوشت.روسو شرح داد که چگونه یک ملودی می تواند به صورت همه گیر برانگیزاننده میل شدید بازگشت نوستالژی در میان سربازان سوئیسی شود.کانت باور داشت که نوستالژی یک بیماری ناشی از تبعید نیست، بلکه فقر مسبب آن است و دارایی و موفقیت های اجتماعی می تواند آن را از بین ببرد.یک قرن بعد از چاپ مقاله «هوفر»،بین سال های 1789 تا 1815، شرایط به گونه ای شد که تعداد مهاجران و سربازان دور از وطن به شدت افزایش یافت و تعداد موارد بیمارانی که در ان زمان «بیماری نوستالژی» برای آنها تشخیص داده می شد چند برابر شد.اما در این زمان پزشکان و به خصوص پزشکان ارتشی، تجربه بالینی بیشتری پیدا کرده بوند.آنها به تجربه آموخته بودند که چگونه این اختلال را تشخیص دهند و آن را روان درمانی کنند و به این وسیله یک یادآوری خوشایند خاطرات گذشته را در بیمارانشان ایجاد کنند.«بارون پرسی»، یکی از این پزشکان می نویسد:«درمان این بیماری باید روحی و نه دارویی باشد، تجربه نشان داده است که تجویز دارو جز بدتر کردن علایم کار دیگری نمی کند.»بعد از سال 1830، سبک و سیاق کار پزشکان تفاوت بسیار پیدا کرده بود، آنها برای تشخیص و درمان بیماری ها از آسیب شناسی و کشف میکروارگانیسم های مسبب بیماری ها بهره می بردند.اما مسلما نه اتوپسی و نه میکروسکوپ نمی توانست کمکی به تشخیص و درمان بیماری افرادی کند که وسواس فکری زیادی برای بازگشت به زادگاه داشتند. ورود نوستالژی به دنیای ادبیات با گذشت 50 سال رفته رفته، اصطلاح نوستالژی از متن های پزشکی ناپدید شد و دیگر برای توصیف اختلالات بیماران به کار نرفت، اما در همین زمان رفته رفته وارد دنیای ادبیات شد.نوستالژی در ادبیات یک بیماری نبود بلکه به احساسات رمانتیک و غم دیر متولد شدن اشاره داشت.«نوستالژی در زبان ادبی عصر رمانتیک فرانسه در آثار هوگو، بالزاک و بودلر معنای مختلفی به خود می گیرد.در آثار هوگو به معنی درد سوزان دوری از وطن; در آثار بودلر به معنی اشتیاق به سرزمین های بیگانه; اشتیاق برای چیزهای از دست رفته و سرانجام در آثار سارتر به معنی در حسرت یا اشتیاق هیچ بودن.در آغاز قرن بیستم نوستالژی از یک سو به معنی بی وطنی جغرافیایی انسان سربیرون می آورد.» ژان ژاک روسو، در مورد نوستالژی سربازان سوئیسی بعد از شنیدن یک ملودی خاطره انگیز نوشته شده بود.مارسل پروست در رمان در جستجوی زمان از دست رفته می نویسد که چگونه قهرمان داستانش بعد از نوشیدن یک چای و نوشیدنی خاص به یاد گذشته و دوران کودکی اش همراه با عمه اش می افتد، گذشته شیرینی که در ان یک کودک خوشبخت بود و نه یک مرد بالغ بیزار از دنیا. «شاید بتوان رمان «جهالت» میلان کوندرا را به عنوان تازه ترین نمونه از یک اثر نوستالژیک نام برد.می بینیم که بسیاری از آثار مهم ادبیات جهان نوستالژی را درون مایه کار خویش قرار داده اند.»در عین حال می توان شواهد نوستالژی برانگیخته شده از منظره ها، طعم ها و بوهای یادآورکننده کودکی را به کرات در رمان ها و اتوبیوگرافی ها نویسندگان داخلی و خارجی دید و جستجو کرد.یک نویسنده آمریکایی به نام Fisher.K.F.M سرآمد دیگر نویسندگان در نوشتن کتاب هایی در مورد نوستالژی ناشی طعم است.لرد بایرون: « اوقات خوش گذشته; همه اوقاتی که قدیمی شوند، خوب هستند.»آلبر کامو: « کسانی که برای اوقات خوش گذشته، مویه می کنند، به چیزهایی که دوست دارنند، دست یابند اشاره می کنند و نمی توانند احساس بدبختی شان را نه تسکین دهند و نه خاموش کنند.»
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
نوستالوژی . نوستالژی . (از انگلیسی: nostalgia) . «یادمانه» . «حسرت گذشته را خوردن» . «خوش‌گذشتگی» . «شادگذشتگی» حس خوشایندی که با یادآوری گذشته فرد ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.