فائقه
نویسه گردانی:
FAʼQH
پیروز شده ، عالی و برتر ...
آنکه در خوبی و زیبایی سر است . زنی که از حیث جمال بر همگان رجحان داشته باشد . زنی که در زیبایی صورت یاد آور شروع آتش باشد .
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
احترامات فائقه. بهترین احترام ها (بیشتر در نامه های رسمی بکار می رود). واژۀ «فائقه»، که در فارسی معمول است، همان واژۀ عربی «فائقة» می باشد که مؤنث «ف...
فائقة. [ ءِ ق َ ] (ع ص )مؤنث فائق . زنی که فائق باشد. رجوع به فائق شود.- فائقةالجمال ؛ آنکه در خوبی و زیبایی سر است .
فائغة. [ ءِ غ َ ] (ع ص ) بوی خوش در بینی رسیده ٔ سست کننده . (منتهی الارب ). الرائحة المخشمة من الطیب و غیره . (تاج العروس ).