خون حیض . [ ن ِ ح َ / ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خون ماهیانه ٔ زنان . طمث : حیض . (یادداشت مؤلف ). رجوع به حیض شود.
غسل حیض . [ غ ُ ل ِ ح َ / ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غسلی که زن حائض پس از پاک شدن از حیض به عمل می آورد. سر شستن . رجوع به غُسل شو...
حیض الرجال . [ ح َ ضُرْ رِ ] (ع اِ مرکب ) غیبت و کلام بی فایده . (غیاث ، از لطایف ) (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ).
قاعده آور emmenagogue به طور گسترده برای شرح گیاهانی به کارمیرود که در درمان بیماریهای دستگاه تولید مثل زنانه مورد استفاده قرار میگیرند. با کمی اغ...