تهدید
نویسه گردانی:
THDYD
تهدید: ترساندن کسی با گفتن، نوشتن یا اشاره کردن برای نمایاندن قصد خویش به اعمال خشنوت بر علیه او یا به خطر انداختن جان یا منافعش برای وادار کردنش به انجام دادن یا ندادن کاری.(https://www.cnrtl.fr/definition/menacer) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ناتار nAtAr (پشتو)، سمسی semsi (لکی)، آسم Asam (پهلوی).*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
تهدید. [ ت َ ] (ع مص ) بیم کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). تهدد. (اقرب الموارد). وعید کردن . (زوزنی ). ترسانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطب...
تهدید دادن . [ت َ دَ ] (مص مرکب ) ترس دادن . بیم دادن : تهدید تیغ میدهد آوخ کجاست تیغتا چون حلیش دست بگردن درآورم . خاقانی .خاقانی را دلیست...
تهدید کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ترسانیدن و ترس دادن و تخویف کردن و اظهار عقوبت و سیاست کردن . (ناظم الاطباء). بیم کردن . ترسانیدن . (...
تهدید شنیدن . [ ت َ ش َ / ش ِ دَ ] (مص مرکب ) سخن ترسناک و تهدیدآمیز شنیدن : به یک کرشمه کز او دل نوید کام شنیدهزار مرتبه تهدید انتقام شنید...
این واژه از ریشه حد گرفته شده و به معنی تعیین حد کردن است؛ و واژه ی حد نیز از اوستایی هیتَ ساخته شده است. پارسی جایگزین تحدید، هیتَن می باشد (هیت= حد ...
تحدید. [ ت َ ] (ع مص ) حد چیزی پدید کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). تحدید خا...