اجازه ویرایش برای همه اعضا

تس

نویسه گردانی: TS
تس در ترکی آذربایجانی به معنی "سرگین" اسب و الاغ می باشد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
مس و تس . [ م ِ س ُ ت ِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) ۞ ظروف و آلات مسین . لوازم آشپزخانه و وسایل خانه .
هفایس تس . [ هَِ ت ُ ] (اِخ ) رب النوع آتش زیر زمین به عقیده ٔ یونانیان قدیم . (از ایران باستان پیرنیا ص 406).
متانس تس .[ م ِ ن ُ ت ُ ] (اِخ ) ۞ از کولی ها بودند، و استرابون آنان را از اهالی زاگرس [ کوههای کردستان ] میداند و میگوید که مهاجرینی بودند ...
پان تی تس . [ ت ِ ] (اِخ ) ۞ وی یکی از سیصد تن اسپارتی است که در جنگ ترموپیل (جنگ میان ایرانیان و یونانیان ) شرکت کرد. در این جنگ همه ...
سان تری تس . [ ت ِ ] (اِخ ) نام رودی است که بعضی آن را با رودخابور تطبیق کرده اند. ولی باید دانست که این خابور غیر از این خابوری است که ...
خروک تس کس . [ خ ُرْ وَ ت َ ک َ ] (اِ مرکب ) جُعَل . خُنفسا. کلمه ای است در «خروک » بنابر قول شیرازی ها. (از برهان قاطع). رجوع به خُرْوَک شود.
طس . [ ] (ع اِ) قاقله است . (فهرست مخزن الادویه ).
طس . [ طا سین ْ ] (اِخ ) سورتی است از قرآن . جمع آن ذوات طس است نه طواسین . (منتهی الارب ). و طس آغاز سوره ٔ نمل را مفسرین گفته اند سوگند اس...
طس . [ طَس س ] (ع مص ) غالب آمدن کسی را در خصومت و ساکت و خاموش کردن او را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || فروبردن کسی ...
طس . [ طَس س ] (معرب ، اِ) تشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). طشت . طَسّة و طِسّة مثله . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، طُسوس ، طِساس ، طَسیس ،طَسّات...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.