مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف نکاه نویسه گردانی: NKAH این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی نکعة نکعة. [ ن ُ ک َ ع َ ] (ع ص ) رجل نکعة؛ مرد پوست روی رفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مردسرخی که پوست بینی وی رفته باشد. (ناظم الاطباء) (ازا... حلت نکاح حَلَّت نِکاح. نکاه بر تو جایز، رَوا و حلال شد. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود