اجازه ویرایش برای همه اعضا

بن

نویسه گردانی: BN
Bon در لهجه پارسی غور به معنی انتهای روده که در سوراخ مقعد وکون قرار دارد . و در زمان استحمال دارو های شیاف و دارو در داخل بن قرار می گیرد ،
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ابو عبدالرحمن موسی بن نصیر بن عبدالرحمن بن زید لخمی که ولادت وی را سال نوزده هجری ذکر نموده­اند،[1] اصالتا اهل وادی القری در حجاز بود، از آن­جایی که پ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آن معتکف حضرت دایم ، آن حجت ولایت ولایخافون لومة لایم ، آن آفتاب نهانی ، آن در ظلمت آب زندگانی ، آن شاه باز کونین ، قطب وقت :یوسف بن الحسین رحمةالله ع...
یحیی بن مَعین بن عون بن زیاد بن بسطام با کنیهٔ أبو زکریا (۱۵۸هـ. ق. /۷۷۵م در نزدیکی الانبار— ۲۳۳هـ. ق/۸۴۷م در مدینه) محدث و رجالی در قرون اولیهٔ پس از...
صاحِب بْنِ عَبّاد (۳۲۶-۳۸۵ق)، کاتب و وزیر دولت آل بویه (مؤید الدوله و فخر الدوله)، از دانشمندان شیعه و از ادیبان دو زبان عربی و فارسی است. نام وی اسما...
یحیی بن اکثم تمیمی (تولد ۱۵۹هجری و متوفی سال ۲۴۲ هجری قمری) از علمای اهل سنت بود که در زمان مأمون سمت قاضی القضات بغداد را عهده دار بود.[۱] وی مناظرات...
حُییّ بن قتیبه به گزارش نظامی عروضی عامل توس — و به‌گمان بهتر، عامل خراج توس — در روزگار فردوسی بوده‌است. او به فردوسی مال و متاع بخشیده و او را از پر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
واصل بن عطا. [ ص ِ ل ِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) وی از موالی بود که به سال 80 هجری در مدینه متولد شد و بعد به بصره رفت و در مجلس درس حسن بصری حاض...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.