مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف تفاخ نویسه گردانی: TFAḴ در فرهنگ مردم عرب خوزستان اصطلاح تفّاخ برای سیّدی که صاحب کرامت است به کار می رود واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. ناشناس ۱۳۹۶/۰۳/۰۸ 0 2 همانا لشکری به قیادت شیخ حنظل به قصد غارت و ویرانی و به جهت مقصدی سیاسی وارد جریه سیّد أحمد ( قوماط ) شده و جریه را غارت کردند. سیّد احمد در مضیف خویش نشسته بود و اهتمامی به مقابله ی با لشکر نداشت . پس أهل قریه به مضیف پناه می آورند و از سیّد أحمد می خواهند که به مقابله با لشکر برخیزند . سیّد أحمد به آن ها می گوید : « چگونه به مقابله ی لشکر برخیزم در حالی که تعدادشان فراوان است لکن به زودی جدّم رسول لله به مقابله ی انها بر می خیزد » . سپس لشکریان به حرمله ( منطقه ای از قوماط ) رفته و آنجا مستقر می شوند . مشغول استقرار خویش بودند که مردی از آنها از ناحیه کمر تفخ ( باد کردن ) کرده و سپس بط ( شکافته شدن ) می شود . أما آنها این مسئله را کتمان کرده و مرد بط شده را در آب انداخته و ماجرا را افشا نمی سازند . هلاکشان استمرار یافته و عدّه ای دیگر نیز بط شده و هلاک می شوند برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود