پیرو. [ پ َ / پ ِ رَ / رُو ] (نف  مرکب ) تابع. پس رو. (مهذب الاسماء). مقتفی . مقتدی . مقلد. تبع. (منتهی  الارب ). مأموم . شیعه . تالی . زامل . (منتهی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پیرو. (اِ) کیسه . (اوبهی ). چخماخ  : زر ز پیرو سبک  برون  آوردداد درویش را و خوب  آورد (کذا).بهرامی .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پیرو. (اِ)  ۞  گونه ای  از سرو کوهی . و این  نام  در گرگان  به  این  درخت  دهند و نام  آن در درفک  و شیرکوه ، اَرَبس  و اَربَز باشد و در دیلمان : اَبَ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پیرو. (اِخ ) ده  کوچکی  است  از دهستان  حشون  بخش  بافت  شهرستان  سیرجان . واقع در 30هزارگزی  باختر بافت  و 2هزارگزی  جنوب  راه  فرعی  بافت  به  سیرجا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پیرو.(اِخ ) دهی  از دهستان  انگهران  بخش  کهنوج  شهرستان  جیرفت  واقع در 270هزارگزی ، جنوب  کهنوج ، سرراه  مالرو انگهران  به  جاسک . کوهستانی ، گرمسیر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پیرو. [ ی ِ رُ ] (اِخ )  ۞  بازیگر بازیهای  پانتمیم  با لباس  سفید و رخسار آردآلوده .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        جمله واژه ای عربی و پیرو پارسی است؛ و پارسی جایگزین جمله این است: گزاره ی پیرو gozâreye peyrov (پارسی نو) ****فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قلعه  پیرو. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده  کوچکی  است  از دهستان  بکش  بخش  فهلیان  و ممسنی  شهرستان  کازرون ، واقع در 23هزارگزی  جنوب  فهلیان  کنار رودخانه ٔ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پی رو. [ رَ وَ ] (اِخ ) نامی  رود نیل  را آنچنانکه  در کتیبه ٔ داریوش  بزرگ  که  نزدیک  کانال سوئز یافته اند آمده  است . (ایران  باستان  ج 1 ص 571).