اجازه ویرایش برای همه اعضا

اتلاق

نویسه گردانی: ʼTLAQ
اتلاق. املاءِ ناصحیح اطلاق.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اطلاق کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رها کردن . از دست دادن .و بمجاز، خرج کردن : باد پادشاهی بر سر وی [محمد] شد و طمع فرمان دادن و بر تخت م...
اطلاق داشتن . [ اِ ت َ ] (مص مرکب ) ۞ مطلق بودن . تعمیم داشتن . عمومی بودن . عمومیت داشتن . عمیم بودن . عام بودن . رجوع به اطلاق شود.
اطلاق فرمودن . [ اِ ف َ دَ ] (مص مرکب ) اطلاق کردن . رها کردن . فروگذاشتن : شهوات و نهمات را طلاق داده بود و محظورات و محرمات را اطلاق فرم...
اطلاق افتادن . [ اِ اُ دَ ] (مص مرکب ) اسهال دست دادن . شکم روش روی دادن : باشد که غایط بار نگیرد و لیکن اطلاق افتد به افراط. (یادداشت مؤل...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۸/۰۲/۰۷
1
30

چرا اتلاق غلط است مگر از ریشه تلقی نیست که معنی درستی هم میتواند داشته باشد


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.