تالی
نویسه گردانی:
TALY
تا، مانند، شبیه، همسان، نظیر. همانند. مشابه بعینه : این کار تالی فلان کار است.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تالی النجم . [ لِن ْ ن َ ] (اِخ ) تابعالنجم . فجذح . دبران . فَنیق . ستاره ای است نورانی و سرخ و آن را بدان جهت تالی النجم گویند که در طلوع ...
تعلی . [ ت َ ع َل ْ لا ] (ع مص ) بلند شدن به درنگ . (تاج المصادر بیهقی ). بلند شدن . (زوزنی ). بالا رفتن به آهستگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاط...