قزللو
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        QZLLW
    
							
    
								
        قزللو .
[قِ زِ لْ]
(اِ مرکب ترکی)
قزل: طلا . لو: صفت مالکیت. صاحب طلا. صاحب زر || نام یکی از خانواده های ایرانی
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قزل لو. [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی  از بخش  سراسکند شهرستان  تبریز واقع در 48 هزارگزی  شمال  باختری  سراسکند و 18 هزارگزی  شوسه ٔ تبریز به  سراسکند و 10 هز...