حاجی
نویسه گردانی:
ḤAJY
دزد
کسی که با اموال دیگران به حج میرود
کسی که مال و اموال دیگران را بالا میکشد تا بتواند به حج مشرف گردد
واژه های همانند
۲۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
حاجی بکتاش ولی . [ ب َ وَ ] (اِخ ) رجوع به بکتاش شود.
حاجی بیرام ولی . [ ب َ وَ ] (اِخ ) رجوع به بیرام شود.
حاجی بابا افشار. [ اَ ] (اِخ ) یکی از کسانی است که اولین بار برای تحصیل به اروپا رفتند و یکی از علل رفتن برای تحصیل به اروپا این بود که...
جمال الدین حاجی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) ابن تاج الدین علی شروانی یکی از وزیران موسی خان بن علی بن بایدو بود. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ...
چچگلوی حاجی آقا. [ چ ِ چ َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه که در 8هزارگزی شمال ارومیه و 3500گزی شوسه ٔ اروم...
کلاته حاجی رستم . [ ک َ ت ِ رُ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و معتدل است با سکنه ٔ 1018 تن . ...
قلعه حاجی محمد. [ ق َ ع َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر، واقع در 123 هزارگزی جنوب خاورکنگا...
کلاته حاجی احمد. [ ک َ ت ِ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کلاته حاجی باقر. [ ک َ ت ِ ق ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. محلی کوهستانی و سردسیر است . (از فرهنگ جغرافیایی ...
کلاته حاجی بیان . [ ک َ ت َ ب َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...